اصطلاحات

اصطلاحات انگلیسی مربوط به تعطیلات

تعطیلات فرصتی عالی برای استراحت، ماجراجویی و تجربه‌های جدید است. در این مقاله به برخی از مهم‌ترین اصطلاحات انگلیسی مرتبط با تعطیلات می‌پردازیم.

1. Vacation

معنی: تعطیلات (به‌طور کلی)


I’m planning a vacation to Europe this summer.


من تابستان امسال تعطیلاتی به اروپا برنامه‌ریزی کرده‌ام.


2. Holiday

معنی: تعطیلات (به‌خصوص تعطیلات رسمی)


Christmas is a major holiday in many countries.


کریسمس یک تعطیلات بزرگ در بسیاری از کشورها است.


3. Trip

معنی: سفر کوتاه


We went on a trip to the mountains last weekend.


آخر هفته گذشته به کوه‌ها سفر کوتاهی داشتیم.

پیشنهاد میکنیم اصطلاحات انگلیسی مربوط به سفر را نیز بخوانید.


4. Journey

معنی: سفر طولانی


The journey across the desert was challenging.


سفر در سراسر صحرا چالش‌برانگیز بود.


5. Destination

معنی: مقصد


Paris is a popular tourist destination.


پاریس یک مقصد گردشگری محبوب است.


6. Itinerary

معنی: برنامه سفر


Our itinerary includes visits to several historical sites.


برنامه سفر ما شامل بازدید از چندین سایت تاریخی است.


7. Sightseeing

معنی: دیدن جاذبه‌های دیدنی


We spent the day sightseeing in Rome.


روز را به دیدن جاذبه‌های دیدنی در رم گذراندیم.


8. Resort

معنی: تفرجگاه


We stayed at a luxury resort by the beach.


در یک تفرجگاه لوکس کنار ساحل اقامت داشتیم.


9. Package Tour

معنی: تور بسته‌ای (شامل همه‌چیز)


We booked a package tour to Bali.


یک تور بسته‌ای به بالی رزرو کردیم.


10. Souvenir

معنی: سوغات


I bought a souvenir for my friend.


برای دوستم یک سوغات خریدم.

 اصطلاحات انگلیسی درباره holidays

11. Excursion

معنی: گردش کوتاه


We went on an excursion to the nearby island.


به یک گردش کوتاه به جزیره نزدیک رفتیم.


12. Staycation

معنی: تعطیلات در خانه


This year, we decided to have a staycation and explore our own city.


امسال تصمیم گرفتیم تعطیلات را در خانه بگذرانیم و شهر خودمان را کشف کنیم.


13. Road Trip

معنی: سفر با ماشین


We’re planning a road trip across the country.


ما یک سفر با ماشین در سراسر کشور برنامه‌ریزی کرده‌ایم.


14. All-inclusive

معنی: شامل همه‌چیز


We stayed at an all-inclusive resort, which made the vacation very convenient.


در یک تفرجگاه شامل همه‌چیز اقامت کردیم که تعطیلات را بسیار راحت کرد.


15. Tourist

معنی: گردشگر


The city is filled with tourists during the summer.


شهر در طول تابستان پر از گردشگر است.


16. Off the beaten path

معنی: خارج از مسیرهای پرتردد


We found a beautiful beach off the beaten path.


یک ساحل زیبا خارج از مسیرهای پرتردد پیدا کردیم.


17. Backpacking

معنی: سفر با کوله‌پشتی


They went backpacking through South America.


آنها با کوله‌پشتی به سفر در آمریکای جنوبی رفتند.


18. Adventure Travel

معنی: سفر ماجراجویانه


Adventure travel is perfect for those who love outdoor activities.


سفر ماجراجویانه برای کسانی که عاشق فعالیت‌های بیرونی هستند عالی است.


19. Cultural Tour

معنی: تور فرهنگی


We took a cultural tour to learn about the local customs.


یک تور فرهنگی گرفتیم تا درباره رسوم محلی بیاموزیم.


20. Cruise

معنی: سفر دریایی


We went on a Caribbean cruise last winter.


زمستان گذشته به یک سفر دریایی کارائیب رفتیم.


تعطیلات زمان مناسبی برای استراحت و کشف مکان‌های جدید است. با دانستن این اصطلاحات، می‌توانید به راحتی درباره برنامه‌ها و تجربه‌های تعطیلات خود به انگلیسی صحبت کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا