اصطلاحات رایج انگلیسی مربوط به مصاحبه شغلی
در این مقاله 25 لغت و اصطلاح انگلیسی که در مصاحبه های شغلی کاربرد زیادی دارد را معرفی کرده ایم، امیدواریم این مقاله به شما کمک کند تا در مصاحبههای خود موفق باشید.
فهرست مطلب:
1. Resume (CV)
رزومه (CV) سندی است که شامل اطلاعات فردی، تحصیلات، تجربیات کاری و مهارتهای شماست.
- مثال: “Please bring your updated resume to the interview.”
- ترجمه: “لطفاً رزومه بهروز شده خود را به مصاحبه بیاورید.”
2. Cover Letter
نامه پوششی یا نامه همراه نامهای است که همراه با رزومه ارسال میشود و در آن توضیحاتی درباره خودتان و دلیل علاقهمندی به شغل مورد نظر ارائه میدهید.
- مثال: “Your cover letter should highlight your relevant skills and experience.”
- ترجمه: “نامه پوششی شما باید مهارتها و تجربیات مرتبط شما را برجسته کند.”
3. Job Description
شرح وظایف سندی است که وظایف، مسئولیتها و شرایط لازم برای یک شغل را توضیح میدهد.
- مثال: “Make sure you read the job description carefully before the interview.”
- ترجمه: “مطمئن شوید که قبل از مصاحبه شرح وظایف را به دقت مطالعه کنید.”
4. References
مراجع افرادی هستند که میتوانند درباره تواناییها و تجربیات شما شهادت بدهند.
- مثال: “Could you please provide at least three professional references?”
- ترجمه: “آیا میتوانید حداقل سه مرجع حرفهای ارائه دهید؟”
5. Interview Panel
هیئت مصاحبه گروهی از افراد هستند که مصاحبه شغلی را انجام میدهند.
- مثال: “The interview panel will consist of three senior managers.”
- ترجمه: “هیئت مصاحبه شامل سه مدیر ارشد خواهد بود.”
6. Behavioral Questions
سوالات رفتاری سوالاتی هستند که برای ارزیابی رفتار و واکنشهای شما در موقعیتهای کاری گذشته مطرح میشوند.
- مثال: “Tell me about a time you faced a significant challenge at work.”
- ترجمه: “در مورد زمانی که با یک چالش بزرگ در کار مواجه شدید، توضیح دهید.”
7. Strengths and Weaknesses
نقاط قوت و ضعف به تواناییها و کمبودهای فردی شما اشاره دارد.
- مثال: “What are your greatest strengths and weaknesses?”
- ترجمه: “بزرگترین نقاط قوت و ضعف شما چیست؟”
8. Salary Expectations
انتظارات حقوقی میزان حقوقی است که انتظار دارید برای شغل مورد نظر دریافت کنید.
- مثال: “What are your salary expectations for this position?”
- ترجمه: “انتظارات حقوقی شما برای این موقعیت شغلی چیست؟”
9. Follow-Up Email
ایمیل پیگیری ایمیلی است که بعد از مصاحبه برای تشکر و یادآوری علاقهمندی خود به شغل ارسال میشود.
- مثال: “Sending a follow-up email after an interview is a good practice.”
- ترجمه: “ارسال ایمیل پیگیری بعد از مصاحبه، یک اقدام خوب است.”
10. Onboarding
مراحل پذیرش فرآیندی است که طی آن یک کارمند جدید با محیط و فرهنگ سازمان آشنا میشود.
- مثال: “Our onboarding process includes orientation and training sessions.”
- ترجمه: “مراحل پذیرش ما شامل جلسات آشنایی و آموزش است.”
11. Probation Period
دوره آزمایشی مدت زمانی است که در آن کارمند جدید باید نشان دهد که برای شغل مناسب است.
- مثال: “There is a three-month probation period for new employees.”
- ترجمه: “برای کارمندان جدید یک دوره آزمایشی سهماهه وجود دارد.”
12. Team Player
بازیکن تیمی کسی است که به خوبی با دیگران همکاری میکند.
- مثال: “We are looking for someone who is a good team player.”
- ترجمه: “ما به دنبال کسی هستیم که بازیکن تیمی خوبی باشد.”
13. Work-Life Balance
تعادل بین کار و زندگی به توانایی مدیریت کار و زندگی شخصی به طور همزمان اشاره دارد.
- مثال: “This company promotes a healthy work-life balance.”
- ترجمه: “این شرکت تعادل سالمی بین کار و زندگی را ترویج میدهد.”
14. Career Advancement
پیشرفت شغلی فرصتهایی برای ارتقاء و رشد حرفهای در داخل یک سازمان.
- مثال: “There are many opportunities for career advancement in this company.”
- ترجمه: “فرصتهای زیادی برای پیشرفت شغلی در این شرکت وجود دارد.”
15. Job Offer
پیشنهاد شغلی نامه یا تماسی است که به شما اعلام میکند برای شغل مورد نظر انتخاب شدهاید.
- مثال: “We are pleased to extend a job offer to you.”
- ترجمه: “ما خوشحالیم که یک پیشنهاد شغلی به شما ارائه میدهیم.”
16. Negotiation
مذاکره فرآیندی است که در آن در مورد شرایط و حقوق شغلی بحث و توافق میشود.
- مثال: “Feel free to negotiate the terms of your employment.”
- ترجمه: “از مذاکره در مورد شرایط استخدام خود دریغ نکنید.”
17. Cultural Fit
تناسب فرهنگی به این معنی است که آیا فرد با فرهنگ و ارزشهای سازمان همخوانی دارد یا خیر.
- مثال: “We believe you will be a great cultural fit for our team.”
- ترجمه: “ما معتقدیم که شما برای تیم ما تناسب فرهنگی عالی خواهید داشت.”
18. Soft Skills
مهارتهای نرم به مهارتهای بینفردی و اجتماعی اشاره دارد که در محیط کار مهم هستند.
- مثال: “Strong communication and teamwork are essential soft skills.”
- ترجمه: “ارتباط قوی و کار تیمی مهارتهای نرم ضروری هستند.”
19. Technical Skills
مهارتهای فنی به مهارتهای تخصصی و فنی مورد نیاز برای انجام یک کار اشاره دارد.
- مثال: “This position requires advanced technical skills in programming.”
- ترجمه: “این موقعیت شغلی به مهارتهای فنی پیشرفته در برنامهنویسی نیاز دارد.”
20. Performance Review
بازبینی عملکرد فرآیندی است که در آن عملکرد کارمند مورد ارزیابی و بازخورد قرار میگیرد.
- مثال: “Your annual performance review will be conducted next month.”
- ترجمه: “بازبینی عملکرد سالانه شما ماه آینده انجام خواهد شد.”