کاربرد و تفاوت migrate و emigrate و immigrate
در هر زبانی کلمات مشابه و گمراه کنندهای وجود دارند که گاهی باعث سردرگمی میشوند. اما با ما یک بار برای همیشه تفاوت کلماتی مانند migration , emigration و immigration را در ذهن خود ثبت کنید.
فهرست مطلب:
تفاوت migrate و emigrate و immigrate
شاید ظاهر این کلمات شبیه هم باشد و تقریبا همگی معنای مهاجرت کردن را بدهند؛ اما کاربرد متفاوتی دارد:
کاربرد immigrate
کلمه immigrate یک فعل است که به معنی «آمدن / وارد شدن به کشور یا مکانی برای زندگی» است که معمولا با حرف اضافه to همراه است و مترادف با کلمه come و arrive در انگلیسی درنظر گرفته میشود.
When did you immigrated to our country?
شما کِی به کشور ما مهاجرت کردید؟
She immigrated to this area in 1998.
او در سال 1998 به این منطقه آمد.
کلمات immigrant و immigration حالت اسمی این فعل هستند. immigrant به فردی که مهاجرت کرده است و immigration به پروسهی مهاجرت اشاره دارد.
The number of new immigrants increases in the summer.
تعداد مهاجرین جدید در تابستان افزایش مییابد.
Immigration has increased in recent years.
مهاجرت در سالهای اخیر افزایش یافته است.
برای مشاهده مثالهای بیشتر روی هر یک از کلمات زیر کلیک کنید تا جملات بسیار زیادی برای هر یک بخوانید:
Immigrate (v) /ˈɪmɪˌɡreɪt/: to come into a country in to live there
مهاجرت کردن
Immigration (n) /ˌɪm·ɪˈɡreɪ·ʃən/: the process of coming to live in another country
مهاجرت
Immigrant (n) /ˈɪm·ɪ·ɡrənt/: someone who comes to live in a different country
مهاجر
کاربرد emigrate
کلمه emigrate یک فعل است و به معنی «ترک کردن یا رفتن از یک کشور یا منطقه برای زندگی در جای دیگر» است و معمولا با حرف اضافه from و to همراه است و مترادف exit و leave در زبان انگلیسی درنظر گرفته میشود:
They emigrated from Japan to Canada in 2010.
آنها در سال 2005 از ژاپن به کانادا مهاجرت کردند.
I’ve decided to emigrate to Canada and start a new life.
تصمیم گرفتهام به کانادا مهاجرت کنم و زندگی جدیدی را شروع کنم.
کلمات emigrant و emigration حالت اسمی این فعل هستند. emigrant به فردی که مهاجرت کرده است و emigration به پروسهی مهاجرت اشاره دارد.
He is an African emigrant.
او یک مهاجر آفریقایی است.
In this tough situation, emigration is necessary.
در این شرایط سخت، مهاجرت ضروریست.
Emigrate (v) /ˈem·ɪˌɡreɪt/: to leave your own country and live in another one
مهاجرت کردن
Emigration (n) /ˌɛmɪˈɡreɪʃən/: the process of leaving your country to live in a different one
مهاجرت
Emigrant (n) /ˈem·ɪ·ɡrənt/: someone who leaves their own country to live in a different one
مهاجر
کاربرد migrate
کلمه migrate یک فعل است و به معنی «کوچ کردن و مهاجرت موقتی» است مثل عشایر یا پرندگان که در فصل گرما و سرما مدام در رفت و آمد هستند. یا فردی که برای کار یا تحصیل مدام در رفت و آمد است و مدتی در یک مکان و مدتی در مکان دیگر ساکن است:
How do birds know when to migrate?
چگونه پرندگان میدانند چه زمانی باید کوچ کنند؟
Farmers have learned to migrate to survive.
کشاورزان آموختهاند که برای زنده ماندن باید مدام کوچ کنند.
کلمات migrant و migration حالت اسمی این فعل هستند. migrant به فردی که مهاجرت یا کوچ میکند و migration به عمل مهاجرت یا کوچ اشاره دارد.
This is the time of migration.
زمان مهاجرت/کوچ کردن است.
A lot of work in this factory is done by migrant workers.
بخش زیادی از کارهای این کارخانه توسط کارگران مهاجر انجام شده است.
Migrate (v) /ˈmɑɪ·ɡreɪt/: (of birds, animals, and people) travel from one place to spend a periodof time in another, especially to find water, food, warmer weather, work, etc.
مهاجرت / کوچ کردن
Migration (n) /mɑɪˈɡreɪ·ʃən/: the movement of birds or animals from one place to another at the same time each year
مهاجرت / کوچ
Migrant (n) /ˈmaɪ.ɡrənt/: a person that travels to a different country or place, often in order to find work
مهاجر / کوچ کننده
امیدوارم توضیحات واضح بوده و متوجه تفاوت این کلمات بسیار شبیه به هم شده باشید. و میدانید که هیچ چیزی بیشتر از تمرین و اشتباه کردن در یادگیری زبان به شما کمک نمیکند؛ پس شما هم میتوانید با توجه به اطلاعات داده شده، جملاتی با این کلمات بسازید و یادگیری خود را محک بزنید. تا تیم دیجی زبان آنها را برای شما اصلاح کند.
ممنون که نظرات و پیشنهادات خود را با ما درمیان میگذارید.