15 اصطلاح انگلیسی جالب با غذا
در این مقاله 15 اصطلاح کاربردی و خوشمزه را معرفی میکنیم. چرا خوشمزه؟ چون در همهی این اصطلاحات از غذا و خوردنیها استفاده شده است. البته معنای آن ها کاملا با خود اصطلاحات متفاوت است و خیلی خوشمزه نیست. پس تا انتهای این مقالهی پر از خوردنی با ما همراه باشید.
فهرست مطلب:
Smart cookie
آدم باهوش و زیرک؛ زبل
My math teacher is a smart cookie because he has a very good solution for every math problem.
معلم ریاضی من خیلی باهوش و زیرکه چون برای هر مسئلهی ریاضی یک راه حل خوب داره.
Big cheese
شخص مهم و بانفوذ؛ کلهگنده
My uncle is a big cheese in this city.
عموی من فرد بسیار مهمی در این شهر است.
Hot potato
مایهی دردسر؛ کار ناخوشایند و دشوار
I never give my address to unknown people; it can be a hot potato.
من هیچ وقت آدرسمو به افراد ناشناس نمیدم، این میتونه مایهی دردسر باشه.
Piece of cake
خیلی آسون و راحت؛ مثل آب خوردن
Learning English is not a piece of cake, and you have to do your best.
یادگیری زبان انگلیسی خیلی آسون نیست و باید تمام تلاشت رو بکنی.
Use your noodle
از مغزت استفاده کن؛ فکرت رو به کار بگیر
Use your noodle, and solve the problem.
مغزت رو به کار بگیر و مشکل رو حل کن.
As nutty as a fruitcake
شخصی بسیار احمق و دیوانه
I can’t even tolerate him; he is as nutty as a fruitcake.
اصلا نمیتونم تحملش کنم، خیلی دیوونهس.
To be full of beans
بسیار سرحال و پر انرژی بودن
Whenever I am full of beans, I read my books.
هر موقع که سرحال و پر انرژی هستم کتابهامو میخونم.
Goose is cooked
به دردسر افتادن؛ کار تمومه
My goose is cooked if she calls my mother and tells the story.
اگر او با مادرم تماس بگیره و داستانو بگه، کارم تمومه.
Bad egg
آدم خیلی بد که باید از او دوری کرد؛ آدم پست و متقلب
That girl is a bad egg; don’t trust her.
اون دختر خیلی بدیه، به اون اعتماد نکن.
Bring home the bacon
خرج خانه را درآوردن
My parents are working really hard to bring home the bacon.
والدینم خیلی سخت کار میکنن تا خرج خونه رو در بیارن.
Meat and potatoes
اصل مطلب
Let’s talk about meat and potatoes, what’s your job?
بریم سر اصل مطلب، شغلت چیه؟
Everything from soup to nuts
هرچیزی که فکرشو بکنی؛ از شیر مرغ تا جون آدمیزاد
This supermarket has everything from soup to nuts.
این سوپرمارکت هر چیزی که فکرشو بکنی داره.
You can’t make an omelet without breaking some eggs
برای رسیدن به هر موفقیتی باید سختیهای اونو هم تحمل کرد
Don’t nag, and be hopeful. Keep in your mind that you can’t make an omelet without breaking some eggs.
غر نزن و امیدوار باش، این را ملکهی ذهنت کن که برای رسیدن به موفقیت باید سختیها را تحمل کنی.
Bigger fish to fry
کار مهمتر و واجب تری برای انجام دادن
I called my mom yesterday, but she said that she has a bigger fish to fry, and she would call me later.
دیروز با مادرم تماس گرفتم اما اون گفت کار واجبتری داره و بعدا باهام تماس میگیره.
Put all your eggs in one basket
تمام وقت و پول را صرف یک کاری کردن
I sold my house and car, and I put all my eggs in one basket to immigrate.
من خونه و ماشینم رو فروختم و تمام پولم رو صرف مهاجرت کردم.
سعی کنید این اصطلاحات را با تمرین و تکرار به ذهن بسپارید و بعد سراغ کامل کردن جملات زیر بروید:
1. Cooking is really hard, in other words, it’s a ………………… .
2. The police officer is coming, you’re ………………… is cooked.
3. You are full of ………………… when you are at home, what’s the secret?
4. Mr. Brown is big …………………… in university, he is really powerful.
5. You really need to use ………………… to solve this puzzle.