14 اصطلاح انگلیسی جالب با پول
برای لذت بردن هنگام مطالعه، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم، خواندن روزنامه و … علاوه بر داشتن دانش زبانی باید به اندازه کافی تسلط بر اصطلاحات نیز داشته باشیم.
در این مقاله با ما همراه باشید تا با 14 اصطلاح کاربردی درباره پول (money)، آشنا شویم.
فهرست مطلب:
Money talks
پول حلال مشکلاته؛ پول حرف اولو میزنه
If you don’t have money, you can’t do anything; money always talks.
اگر پول نداشته باشی هیچ کاری نمیتونی انجام بدی؛ همیشه پول حرف اولو میزنه.
Pour money down the drain
هدر دادن پول؛ حیف و میل کردن پول
What a waste, buying that useless bicycle is like pouring money down the drain.
چقدر حیف، خریدن آن دوچرخه بیمصرف حیف و میل کردن پوله.
Money doesn’t grow on trees
پول علف خرس نیست
Don’t waste your money because money doesn’t grow on trees.
پولت رو هدر نده پول که علف خرس نیست.
Hush money
حقالسکوت
He has got hush money to keep the secret.
اون حقالسکوت گرفت تا راز رو به کسی نگه.
Money grubber
خسیس و پولدوست
He is a money grubber and never buys anything for himself.
اون خیلی خسیسه و هیچ وقت برای خودش چیزی نمیخره.
Throw money at something
هدر دادن پول
– I want to buy an extra refrigerator.
– In my idea, if you buy an extra refrigerator, you will just throw money at it.
– میخواهم یک یخچال دیگر بگیرم.
– به نظر من، اگر یخچال اضافی بگیری فقط پولتو هدر میدی.
Heavy money
پول زیاد
Mary has got heavy money this year; she will buy a good car.
مری امسال پول زیادی داره و یک ماشین خوب میخره.
On the money
دقیق و درست
He was right on the money in life.
اون توی زندگی خیلی درست و دقیق بود.
Time is money
وقت طلاست
I always write my plans on a to-do list for not wasting a minute, since time is money.
من همیشه برنامهی روزانه ی خودم رو مینویسم تا دقیقهای رو هدر ندم چون وقت طلاست.
Spend money like water
مثل آب خوردن پول خرج کردن، ولخرجی کردن
My boss always spends money like water.
رئیسم همیشه خیلی راحت پول خرج میکند.
Color of someone’s money
میزان و اندازهی پولی که کسی دارد
First, you should show us the color of your money, and then we can have a discussion about this topic.
اول از همه شما باید میزان پولی که دارید رو نشون بدین و بعد در مورد این موضوع مذاکره میکنیم.
Easy money
پولی که با تلاش کم به دست بیاد؛ پول بادآورده
Making easy money has been her dream.
پول راحت به دست آوردن همیشه برای او یک رویا بوده است.
Money to burn
پول از پارو بالا رفتن، خرپول بودن
My friend is very rich, and she has money to burn.
دوستم خیلی پولداره و پولش از پارو بالا میره.
Front money
پیش پرداخت
Front money is necessary to buy a house.
برای خرید خانه، پیش پرداخت لازم است.
امیدواریم این اصطلاحات بسیار کاربردی برای شما عزیزان مفید واقع شود و بتوانید در حین صحبت کردن از آنها استفاده کنید. تمرینی در رابطه با این اصطلاحات برای شما آماده کردهایم. جملات زیر را بخوانید و اصطلاح مربوطه را جایگذاری کنید.
1. Sara paid ………………. to his husband to keep the secret.
2. He is making a ………………. at his new job.
3. He is not my friend and I don’t like his behaviors because he is ………………. and I can’t enjoy to go out with him.
4. I don’t have enough money and I can’t ………………. as your reach mother.