اصطلاحات

اصطلاحات انگلیسی مربوط به خرید

این مقاله شامل اصطلاحات مهم و پرکاربرد مربوط به خرید است که به زبان آموزان کمک کند تا با واژگان و عبارات مورد نیاز در محیط‌های خرید آشنا شوند و در شرایط لازم از آنها استفاده کنند.

هر اصطلاح با توضیح مختصر و مثالی واضح همراه شده است تا فهم و استفاده از آن‌ها را آسان‌تر کند.

1. Shopping Cart

معنی: سبد خرید مجازی در سایت‌های خرید آنلاین که کالاهای انتخاب‌شده در آن قرار می‌گیرند.

در هنگام خرید آنلاین، کاربران می‌توانند کالاهای موردنظر خود را به سبد خرید اضافه کنند و پس از اتمام انتخاب، به مرحله پرداخت بروند.

“I added the new shoes to my shopping cart.”


من کفش‌های جدید را به سبد خرید اضافه کردم.


2. Checkout

معنی: فرآیند پرداخت نهایی و تکمیل خرید در سایت‌های آنلاین یا در فروشگاه‌های فیزیکی.

پس از انتخاب کالاها و اضافه کردن آن‌ها به سبد خرید، مرحله پرداخت و ثبت نهایی خرید صورت می‌گیرد که به آن چک‌اوت گفته می‌شود.

“After selecting all the items, I proceeded to checkout.”


بعد از انتخاب همه کالاها، به مرحله پرداخت رفتم.


3. Receipt

معنی: رسید خرید که شامل جزئیات کالاهای خریداری‌شده و مبلغ پرداختی است.

پس از انجام خرید، فروشنده یا سیستم آنلاین یک رسید خرید به خریدار ارائه می‌دهد که شامل اطلاعات دقیق خرید می‌باشد.

“I kept the receipt in case I need to return the item.”


من رسید را نگه داشتم تا در صورت نیاز به برگرداندن کالا از آن استفاده کنم.


4. Discount

معنی: تخفیف، کاهش قیمت کالاها یا خدمات.

تخفیف‌ها می‌توانند درصدی از قیمت اصلی کالا باشند که برای جلب توجه مشتریان ارائه می‌شوند.

“There is a 20% discount on all electronic items this weekend.”


این آخر هفته ۲۰ درصد تخفیف روی تمامی کالاهای الکترونیکی وجود دارد.


5. Bargain

معنی: معامله‌ای که در آن کالا یا خدمات با قیمتی کمتر از قیمت معمول یا منصفانه خریداری می‌شود.

هنگامی که مشتری بتواند کالایی را با قیمتی بسیار مناسب یا با تخفیف زیادی خریداری کند، به آن معامله‌ی خوب یا چانه‌زنی می‌گویند.

“I found a great bargain on winter coats at the store.”


من یک معامله‌ی خوب روی پالتوهای زمستانی در فروشگاه پیدا کردم.


6. Refund

معنی: بازگشت پول پرداختی در صورت برگشت کالا.

اگر مشتری از خرید خود ناراضی باشد یا کالا مشکلی داشته باشد، می‌تواند آن را بازگرداند و پول خود را پس بگیرد.

“The store offers a full refund if you return the item within 30 days.”


فروشگاه بازگشت کامل پول را ارائه می‌دهد اگر کالا را در طی ۳۰ روز بازگردانید.


7. Exchange

معنی: تعویض کالا با کالای دیگر.

اگر مشتری بخواهد کالای خریداری‌شده را با کالای دیگری تعویض کند، فروشگاه امکان تعویض را فراهم می‌کند.

“I exchanged the shirt for a larger size.”


من پیراهن را با سایز بزرگ‌تر تعویض کردم.


8. Layaway

معنی: طرح خرید اقساطی که در آن مشتری مبلغی از پیش پرداخت می‌کند و مابقی را در قسط‌های منظم می‌پردازد.

در این روش، کالا تا زمان پرداخت کامل نزد فروشنده باقی می‌ماند و سپس به مشتری تحویل داده می‌شود.

“I put the new TV on layaway and will pay the rest in monthly installments.”


من تلویزیون جدید را به صورت اقساطی خریدم و بقیه مبلغ را به صورت ماهیانه پرداخت خواهم کرد.

مثال برای shopping

9. Clearance Sale

معنی: فروش ویژه جهت تخلیه موجودی انبار با قیمت‌های بسیار پایین.

فروشگاه‌ها گاهی برای خالی کردن انبار خود و جا دادن به کالاهای جدید، تخفیف‌های ویژه‌ای را ارائه می‌دهند که به آن‌ها فروش تخلیه‌ای گفته می‌شود.

“I bought a lot of clothes during the clearance sale at half price.”


من در طول فروش تخلیه‌ای تعداد زیادی لباس با نصف قیمت خریدم.


10. Gift Receipt

معنی: رسید هدیه که قیمت کالا در آن مشخص نیست و برای تعویض کالا استفاده می‌شود.

وقتی کالایی به عنوان هدیه خریداری می‌شود، یک رسید هدیه به مشتری داده می‌شود که شامل اطلاعات خرید به جز قیمت است تا گیرنده هدیه بتواند آن را تعویض کند.

“I included a gift receipt with the birthday present so my friend can exchange it if needed.”


من یک رسید هدیه همراه با کادوی تولد قرار دادم تا دوست من در صورت نیاز بتواند آن را تعویض کند.


11. In Stock

معنی: موجود بودن کالا در انبار یا فروشگاه.

وقتی کالایی در انبار یا فروشگاه موجود باشد و آماده فروش باشد، به آن می‌گویند که در انبار موجود است.

“The new model of the phone is now in stock and available for purchase.”


مدل جدید گوشی اکنون در انبار موجود است و آماده خریداری است.


12. Out of Stock

معنی: موجود نبودن کالا در انبار یا فروشگاه.

وقتی کالایی در انبار یا فروشگاه موجود نباشد و قابل خریداری نباشد، به آن می‌گویند که در انبار موجود نیست.

“The jacket I wanted to buy is out of stock.”


کتِی که می‌خواستم بخرم در انبار موجود نیست.


13. Price Match

معنی: تطبیق قیمت، سیاستی که فروشگاه‌ها در پیش می‌گیرند تا قیمت‌های خود را با قیمت‌های رقبا یکسان کنند.

برخی فروشگاه‌ها تضمین می‌دهند که اگر مشتری قیمت پایین‌تری را در فروشگاه دیگری پیدا کند، آن را با همان قیمت به او خواهند فروخت.

“The store offers a price match guarantee if you find the item cheaper elsewhere.”


فروشگاه تضمین تطبیق قیمت را ارائه می‌دهد اگر کالای مورد نظر را در جای دیگری ارزان‌تر پیدا کنید.


14. Customer Service

معنی: خدمات مشتریان، بخشی از فروشگاه که به مشتریان کمک می‌کند و به سوالات و مشکلات آن‌ها پاسخ می‌دهد.

خدمات مشتریان شامل پاسخگویی به سوالات، حل مشکلات، پردازش بازگشت کالا و ارائه راهنمایی‌های لازم به مشتریان است.

“I contacted customer service to inquire about the status of my order.”


من با خدمات مشتریان تماس گرفتم تا درباره وضعیت سفارش خود اطلاعات کسب کنم.


15. Loyalty Program

معنی: برنامه وفاداری، طرحی که فروشگاه‌ها برای تشویق مشتریان به خرید مکرر و ارائه امتیازات یا تخفیف‌های ویژه اجرا می‌کنند.

مشتریانی که به صورت مداوم از یک فروشگاه خرید می‌کنند، می‌توانند با شرکت در برنامه وفاداری از تخفیف‌ها، جوایز و امتیازات ویژه بهره‌مند شوند.

“I signed up for the store’s loyalty program to earn points on every purchase.”


من در برنامه وفاداری فروشگاه ثبت‌نام کردم تا در هر خرید امتیاز کسب کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا