اصطلاحات

15 اصطلاح انگلیسی با اعضای بدن

در این مقاله قصد داریم با 15 اصطلاح خیلی کاربردی آشنا شویم که در همه‌ی این اصطلاحات از قسمت‌های مختلف بدن استفاده شده‌است، با ما همراه باشید.

My lips are sealed

دهنم قرصه؛ لام تا کام حرف نمی‌زنم

Don’t worry, I won’t tell to your mother, my lips are sealed.

نگران نباش، من به مادرت نمی‌گم، دهنم قرصه.


All ears

سراپا گوشم

وقتی می‌خواهیم به موضوعی توجه کامل خود را نشان دهیم.

Start your lecture, we are all ears.

سخنرانیت رو شروع کن، ما سراپا گوشیم.


Eye-catching

چشمگیر؛ طوری که توجه شما را کاملا به خود جلب کند.

She is very eye-catching in her wedding dress.

توی لباس عروسش خیلی جذاب و چشم نوازه.


With my eyes closed

چشم بسته

وقتی در انجام کاری بسیار مهارت داریم که حتی بدون توجه و تمرکز خاصی آن را می‌تانیم انجام دهیم.

I’ve been a mechanic for more than ten years; I can fix this with my eyes closed.

من بیشتر از ده ساله که مکانیکم. میتونم اینو چشم بسته هم درستش کنم.


Turn a blind eye

چشم پوشی کردن؛ نادیده گرفتن

John was so rude to me, but I didn’t say anything and turned a blind eye to it. He’s not in a good mood these days.

جان بهم بی‌ادبی کرد ولی من چیزی نگفتم و چشم پوشی کردم. این روزا حال خوبی نداره.


See eye to eye

موافق بودن؛ اتفاق نظر داشتن

اگر بخواهید بگویید که «با» کسی اتفاق نظر داریم، از حرف اضافه with استفاده می‌شود.

I don’t see eye to eye with my sister.

من با خواهرم اتفاق نظر ندارم.


Old hand

متخصص؛ کارکشته؛ استاد

برای کسی که تجربه‌ی بسیار زیادی در کاری دارد، استفاده می‌شود. دقت داشته باشید که حرف اضافه بعد از آن at است: be an old hand in something

I’m an old hand at teaching English.

من توی تدریس زبان کارکشته ام.


Give someone a hand / Lend someone a hand

کمک رساندن به کسی

Please give me a hand; this box is so heavy.

لطفا کمکم کن، این جعبه خیلی سنگینه.


To cost an arm and a le

خیلی گران

This house costs an arm and a leg.

این خونه خیلی گرونه.

لغت انگلیسی درباره اعضای بدن انسان

Break a leg

موفق باشی؛ بترکونی

Oh you’ll have a math test tomorrow, break a leg honey.

اوه، تو فردا امتحان ریاضی داری، موفق باشی عزیزم.


Make someone’s blood boil

خون کسی رو به جوش آوردن؛ عصبانی کردن

He makes my blood boil when he reads the newspaper out loud.

وقتی که با صدای بلند روزنامه میخونه، خونمو به جوش میاره.


On the tip of my tongue

نوک زبونمه

وقتی که دنبال یک جمله، لغت، یا هر چیز دیگری در ذهنتان میگردین ولی نمی‌توانید به یاد آورید.

I know the meaning of this idiom; it’s on the tip of my tongue.

معنی این اصطلاح را می‌دانم، سر‌ زبانم است.


Keep your chin up

سرتو بگیر بالا؛ امید داشته باش

Keep your chin up dude, everything will be okay.

پر امید باش رفیق، همه چیز درست میشه.


Over my dead body

مگه اینکه از رو جنازه من رد شی

Michael wants to sell the house. I told him he would do over my dead body.

مایکل میخواد خونه رو بفروشه. بهش گفتم مگه اینکه از رو جنازه من رد شی.


Pain in the neck

رو مخ؛ رو اعصاب؛ بلای جان

وقتی کسی موجب ناراحتی شما شود یا چیزی را دوست ندارید، می‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

He always annoys me. He’s a pain in the neck.

اون همیشه منو آزار میده؛ خیلی رو اعصابمه.


امیدواریم اصطلاحات گفته شده در این مقاله برای شما عزیزان مفید باشد.

پیشنهاد می‌کنیم حتما با این عبارات جمله سازی کنید تا در ذهنتان ثبت شوند و بتوانید در موقعیت‌های مختلف استفاده کنید. برای تمرین بیشتر می‌توانید به سوالات زیر پاسخ دهید. توضیح اصطلاحات را بخوانید و اصطلاح درست را در کامنت‌ها بنویسید.

1. When something is so expensive:
2. Be in full agreement:
3. Pay attention to somebody or something:
4. Wishing someone good luck:
5. To help someone:

مریم صفری

فارغ التحصیل کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه مازندران هستم. 8 سال سابقه‌ی تدریس زبان دارم و در کنار تدریس ترجمه و مقاله نویسی هم انجام میدم. من عاشق کارمم و با لذت وصف ناپذیری تدریس می کنم، با عشق در کنارتون هستم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا